من ازغم عشق تو وین  حال دگردارم
عشق است وفراق تو من شوربه سردارم
رفتی وبه هجرتو می سوزم ومی سازم
لیکن زفراق تواشکی به بصر دارم
یکتا گهر نازم من دل به تو می بازم
یک مرحمتی جانا چون دیده تردارم
من درطلبت حیران گمگشته وسرگردان
رفتی وبه راه تو من دیده به در دارم
ازغصه هجرانت پشتم زجفا خم شد
ضمنا تو بیا بنگر دستان به کمردارم
شش گوشه شده قلبم ازغربت هجرانت
ای جان توبیا بنگر شش گوشه جگردارم
روزم شب تاریک است ای مه تودرآ ازابر
حالا که دراین ظلمت من میل سحردارم
فردا به طواف تو من زائر گیسویت
یارا من سودایی سمت تو گذر دارم
یکسربه تواندیشم هرگوشه ترابینم
دردیده مکان توست اندیشه بسر دارم
ازلطف تومسرورم وزعشق تومغرورم
راه تو همی پویم من میل خطر دارم
(ناظم) شده اشعارت موسیقی شعر من
یک خاطره زین اشعار درذهن نظردارم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها